- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باز به میدان ما، فوج بلا بسته صف پای فلک در میان، رسم امان بر طرف
2 خرقه شکافان شوق، بی دف و نی در سماع حله فشانان شید، تابع قانون و دف
3 جان قدیم اشتها، مانده همان ناشتا وین تن حادث غذا، معدن آب و علف
4 چیدم و دیدم تمام، آبی و تابی نداشت میوهٔ این چارباغ، گوهر این نه صدف
5 گفتی ام ای خود فروش، خود چه متاعی، بگو گر نخری شبچراغ، ور نه فروشی خزف
6 بشنو و بو کن اگر، گوشی و مغزیت هست زمزمهٔ لوکشف، لخلخهٔ من عرف
7 عرفی اگر ره روی، دوری منزل مبین رو که مدد می کند همت شاه نجف