1 بگشای چو گل به وعده راست دهن ور نه ز تو چون لاله کنم پیراهن
2 دعوی دلست با توام بند مزن وآنک در حکم عشق و اینک تو و من
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 هم شب مست وار و عاشق وار بودم از روی دوست برخوردار
2 گه مرا داد شکرش بوسه گاه سروش مرا گرفت کنار
1 ای عزم سفر کرده و بسته کمر فتح بگشاده چپ و راست فلک بر تو در فتح
2 مسعود جهانگیری وز چرخ سعادت هر لحظه به سوی تو فرستد نفر فتح
1 احوال جهان بادگیر باد وین قصه ز من یادگیر یاد
2 چون طبع جهان باژگونه بود کردار همه باژگونه بود
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به