جامی

جامی

جامی
جامی

باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برون از جامی غزل 778

غزل 778 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برون

1 باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برون ای فدایش جان که بر عزم شکار آمد برون

2 قصد آن دارد که سازد عالمی را صید خویش ور نه با تیر و کمان بهر چه کار آمد برون

3 با که می نوشیده یارب دوش کامروز این چنین چشم خواب آلوده و سر پر خمار آمد برون

4 گر نمی آید بهار ای عاشق شیدا چه باک اینک آن گل تازه تر از صد بهار آمد برون

5 هر که شد روزی به کوی او ز سوز عاشقان با دل پرخون و چشم اشکبار آمد برون

6 در دلش نگرفت اگر چه می کند در سنگ جای ناله و آهی کزین جان فگار آمد برون

7 دوش می گشتم بر آن در شد به پا خاری مرا دیده می سودم بر آن چندانکه خار آمد برون

8 سالها بردم به سر بر خاک آن در منتظر او برون نامد ولی جان ز انتظار آمد برون

9 این تن فرسوده جامی خاک بودی کاشکی بر سر راهی که آن چابک سوار آمد برون

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برون

شاعر شعر باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برون چه کسی است ؟

شاعر شعر باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برون جامی می باشد.

شعر باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برون در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برون چیست ؟

قالب شعر باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برون غزل است

مضمون اصلی شعر باز ترکش بسته آن ترک سوار آمد برون چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.