- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک ام شبی که به خلوت جمال دوست ببینم به از ممالک روی زمین به زیر نگینم
2 سماع بربط و جام خوش و حریف موافق به روی دوست برآنم که در بهشت برینم
3 نه مرد باشم و باشم سزای آتش دوزخ اگر بهشت برین بر سرای دوست گزینم
4 اگر سعادت آنم بود که وقت شهادت به پیش دوست بمیرم زهی حیات پسینم
5 تو مهربانی من بین که از حوالی کویش برون نمی شوم ار می کشد رقیب به کینم
6 شرابخواره و شاهدپرست و عاشق ورندم و گر حیات بود تا مدار دور و برینم
7 به هیچ شهر نرفتم که برنخاست قیامت صلاح کار من است ار به گوشه ای بنشینم
8 چرا به شیفتگی کردنم معاف ندارند که آشنا شده ی مردمان رند لعینم
9 برادران حقیقی و دوستان قدیمی برای مزد خدا رها کنید چنینم
10 به روی دوست درست است اعتقاد نزاری کجا روم چه کنم گو مباش دنیی و دینم