- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یک چشم زدن چشم تو بی ناز نباشد جز فتنه در آن غمزة غماز نباشد
2 گفتی بهلم کن ستمی با تو اگر رفت هرگز نکنم آن سنم ار باز نباشد
3 با هر که نصیبم ز غم و درد فرستی فرمان برسان تا بمن أنباز نباشد
4 اس جان و سر و زر هر سه در آن خانه که باشی در بازم اگر باشی و در باز نباشد
5 با ناصح بیدرد نگویم غم هجران بیهوده سخن محرم این راز نباشد
6 زین خاک درم می نکشد دل به هوایی مرغان حرم را سر پرواز نباشد
7 صد خانه برانداخت کمال از دره او دور عاشق به ازین خانه برانداز نباشد