1 یک دو منک می سه تن به چار جوانب پنج قدح شش زمان بخورده و خفته
2 هفت فلک شد گوا که هشت تن از دل نه ره ده بار در مدح تو سفته
3 مفخر دهری بده زبان و بنه روی هشت جنان هفت چرخ مدح تو گفته
4 می شش و نان پنج من چهار منی گوشت زین سه دو دارم یکی فرست نهفته
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 عشق ترا خرد نباید شمرد عشق بزرگان نبود کار خرد
2 بار تو هرکس نتواند کشید خار تو هر پای نیارد سپرد
1 معشوق دل ببرد و همی قصد دین کند با آشنا و دوست کسی اینچنین کند
2 چون در رکاب عهد و وفا میرود دلم بیهوده است جور و جفا چند زین کند
1 هر شکن در زلف تو از مشک دالی دیگرست هر نظر از چشم تو سحر حلالی دیگرست
2 ناید اندر وصف کس آن چشم و زلف از بهر آنک در خیال هرکس از هریک خیالی دیگرست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **