کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

شبی کز آتش عشق تو جانم سوختن از کمال خجندی غزل 455

غزل 455 ام از 1252 غزلیات

شبی کز آتش عشق تو جانم سوختن گیرد

1 شبی کز آتش عشق تو جانم سوختن گیرد چراغ دولتم آنشب ز سر افروختن گیرد

2 چو زلفت بایدش عمر دراز و رشته زآن افزون گر این چاک گریبانها رفیقی دوختن گیرد

3 از شادی بر جهم هر دم چو گندم بر سر تا به گر آن خط دانة دلها چو مور اندوختن گیرد

4 بلب بابد مگس بگرفت شیرینی فروشانرا و لبهای تو در عشوه شکر بفروختن گیرد

5 زیادت میکنی سوز دل ما از شکر خنده نمک بر ریش اگر پاشی جراحت سوختن گیرد

6 براه روم گفت آورد زلفم از حیش لشکر بچین ارزان شود نافه گر آن هندو ختن گیرد

7 کمال این گفته گر مرغی برد بر پر بهندستان بیاید طوطی و از نو سخن آموختن گیرد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شبی کز آتش عشق تو جانم سوختن گیرد

شاعر شعر شبی کز آتش عشق تو جانم سوختن گیرد چه کسی است ؟

شاعر شعر شبی کز آتش عشق تو جانم سوختن گیرد کمال خجندی می باشد.

شعر شبی کز آتش عشق تو جانم سوختن گیرد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر شبی کز آتش عشق تو جانم سوختن گیرد چیست ؟

قالب شعر شبی کز آتش عشق تو جانم سوختن گیرد غزل است

مضمون اصلی شعر شبی کز آتش عشق تو جانم سوختن گیرد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر