- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شبی گریم شبی نالم ز هجرت داد از این شبها به شبهای غمت در ماندهام فریاد از این شبها
2 بود گر هر شبم زینسان به روز هجر آبستن مرا بس روزهای تیره خواهد زاد از این شبها
3 بسم روز از غمت شب شد بسی شب روز من بیتو به سر بردم غمین زان روزها ناشاد از این شبها
4 چنین کز دوریت هر شب در آب و آتشم دانم که خاک هستیم آخر رود بر باد از این شبها
5 چنین شبها که من دارم نبیند روز خوش دیگر به عمر خود کند گر تیرهروزی یاد از این شبها
6 به اشک و آه چندم شمعسان هر شب سحر گردد نسیم مرگ کو تا سازدم آزاد از این شبها
7 ز بخت تیره مشتاق آن درازی هر شبم دارد که نبود از پیش امید روزی داد از این شبها