- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 یکی صیاد مرغی بسته پر داشت به بستان برد و بند از پاش برداشت
2 زدندش طایران بوستانی صلای رغبت هم آشیانی
3 چو پرزد دید بال خویش بسته عدوی خانه در پهلو نشسته
4 برآورد از شکاف سینهٔ خویش صفیری پرخراش از سینهٔ ریش
5 که مرغی را چه ذوق از سرو شمشاد که پروازش بود در دست صیاد
6 قفس باشد ارم بر نغمه سازی که بیند در کمین تاراج بازی
7 شما کزادگان شاخسارید نشاط سرو و گل فرصت شمارید
8 که صیاد مرا با من شماریست مرا هم در شکنج دام کاریست