1 یکروز بپرسید منوچهر ز سالار کاندر همه عالم چه به ای سام نریمان
2 او داد جوابش که درینعالم فانی گفتار حکیمان به و رفتار فهیمان
1 شاد باش ای دل که بختت پیشوایی میکند سوی نویین جهانت رهنمایی میکند
2 خسرو خسرو نشان تالش که از بهر خدای اهل دانش را به مردی کدخدایی میکند
1 حبذا این قصر جانپرور که تا گشت آشکار کرد پنهان رخ ز شرم او بهشت کردگار
2 از لطافت هست تا حدی که جفتش در جهان کس نبیند غیر ازین فیروزه طاق زرنگار
1 بعزم سفر شاه جمشید فر بر افراخت رایت بخورشید بر
2 بهر سو که روی آورد رایتش قوی پشت باد او بفتح و ظفر