1 یک جوهر روشن است جان من و تو آگه نشود کس ز نهان من و تو
2 ای دوست میان من و تو فرقی نیست حیفیم من و تو در میان من و تو
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 فراق آن قد و قامت قیامت است قیامت شکیب از آن لب شیرین غرامت است غرامت
2 به خدمت تو رسیدن صباح روی تو دیدن سعادت است سعادت سلامت است سلامت
1 یار ما محملنشین و ساربان مستعجل است چون روان گردم که زاب دیده پایم در گل است
2 میرود من در پیَش فریاد میدارم ولیک همچو آواز جرس فریاد ما بیحاصل است
1 میروی وز پی تو پیر و جوان مینگرند به تعجب همه در صورت جان مینگرند
2 هست رویت گل خندان و جهانی مشتاق همچو بلبل به تو در نعرهزنان مینگرند
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به