- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روزگاریست، عقل می کوبد کنج آسایش اختیارکنم
2 در به روی جهانیان بندم کنج آسایش اختیارکنم
3 سفر دور مرگ، نزدیک است فکر سامان آن دیار کنم
4 زر داغی، کنم به کیسهٔ دل گهر اشک در کنار کنم
5 دست از خوان آرزو بکشم به همین خون دل مدار کنم
6 عشق بازی به خویشتن فکنم ترک یاران بدقمارکنم
7 تنگم از شهر، رو به کوه آرم خانه در سنگ، چون شرار کنم
8 لیک چون کارها به دست خداست نتوانم به خویش کار کنم
9 زین سپس فرصت از خدا طلبم دیده در راه انتظار کنم