محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی
محتشم کاشانی

روزگاری رفت و از ما نامدت از محتشم کاشانی غزل 163

غزل 163 ام از 972 غزلیات

روزگاری رفت و از ما نامدت یک بار یاد

1 روزگاری رفت و از ما نامدت یک بار یاد دردمندان فراموش کرده را میدار یاد

2 بی‌تکلف خوش طبیب مشفقی کز درد تو مردم و هرگز نکردی از من بیمار یاد

3 گردد از قحط طراوت چون گلت بی‌آب و رنگ خواهی آوردن بسی زین دیدهٔ خونبار یاد

4 من که دایم سر گران بودن ز لطف اندکت این زمان زان لطف اندک می‌کنم بسیار یاد

5 یاد می‌کردم ز سال پیش یاد از قید عشق فارغم امسال اما می‌کنم از یار یاد

6 با وجود رستگاری در صف زنهاریان می‌کنم صد ره دمی زان تیغ با زنهار یاد

7 کی جدائی زان فراموشکار کردی محتشم گر گمان بردی که خواهد کردش این مقدار یاد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر روزگاری رفت و از ما نامدت یک بار یاد

شاعر شعر روزگاری رفت و از ما نامدت یک بار یاد چه کسی است ؟

شاعر شعر روزگاری رفت و از ما نامدت یک بار یاد محتشم کاشانی می باشد.

شعر روزگاری رفت و از ما نامدت یک بار یاد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر روزگاری رفت و از ما نامدت یک بار یاد چیست ؟

قالب شعر روزگاری رفت و از ما نامدت یک بار یاد غزل است

مضمون اصلی شعر روزگاری رفت و از ما نامدت یک بار یاد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر