بر سر راهِ توام از حکیم نزاری قهستانی غزل 1402

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

بر سر راهِ توام روز و شب آخر کویی

1 بر سر راهِ توام روز و شب آخر کویی پیش تر زآن که رسد جان به لب آخر کویی

2 خود نگویی که مرا همْ‌نفسی بود برفت هم‌ْدمت را نفسی واطلب آخر کویی

3 دوستان را نپسندند به دشمن‌کامی خود ز من باز مکن بی سبب آخر کویی

4 چنگ برگیر و بیا کز اثر زاری من زهره در سوک نشست از طرب آخر کویی

5 ظن نبردم که شکیبت بود از من چندین همه دم بوده ای ای بُل‌عجب آخر کویی

6 یا وفا یا ملکی پیشِ نزاری بفرست ورنه برخیز و بیا بر عقب آخر کویی

عکس نوشته
کامنت
comment