- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 روی تو به جز آینه دیدن که تواند زلف تو به جز شانه کشیدن که تواند
2 قند دهنت شربت خاصی که ز لب سخت دیدن نتوان خاصه چشیدن که تواند
3 چندانکه نوئی آرزوی جان عزیزان با آروزی خویش رسیدن که تواند
4 در زیر لب از بیم رقیب تو بر آن روی ما فاتحه خواندیم دمیدن که تواند
5 مشاطه دلی داشت چو پولاد به سختی ورنه ز چنان زلف بریدن که تواند
6 چون نیست کمال از سخنان تو گزین تر کس را به سخن بر تو گزیدن که تواند
7 آنجا که بخوانند بلند این سخنان را دیگر سخن پست شنیدن که تواند