- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به ره طرح چمن پیوسته رخسار تو می ریزد ز بس بر خاک رنگ از حسن سرشار تو می ریزد
2 به نیسان بهاری لاف هم چشمی زند اشکم گهر در دامن دل بسکه گفتار تو می ریزد
3 بنای زندگی تا چند می خواهی بپا باشد که خاکی هر نفس از کهنه دیوار تو می ریزد
4 چه می بودی نمی گشتی اگر تمکین عنانگیرت شرر در جیب شوخی وضع هموارتر می ریزد
5 چنان لبریز رنگ و بوست سرتا پای موزونت که خون گل به هر گامی ز رفتار تو می ریزد
6 گل صبح سعادت را دهد نشو و نما جویا سرشک نیم شب کز چشم بیمار تو می ریزد