-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر راه وعده، ای گل رعنا نشسته ام تنها بیا تو نیز که تنها نشسته ام
2 از بس ز سبزه ی چمن آزار می کشم گویی به روی ریزه ی مینا نشسته ام
3 از موج فتنه، گر بنشینم به روی سنگ دارم گمان آن که به دریا نشسته ام
4 تیر هوایی ام که ز بس بی تعلقی هرجا نشسته ام، به سر پا نشسته ام
5 از سر هوای گوشه ی عزلت نمی رود گویی به سایه ی پر عنقا نشسته ام
6 چون شیشه، روی صحبت احباب با من است هرجا دو کس نشسته، من آنجا نشسته ام
7 دایم چو آفتاب درین انجمن ز شرم بینم ازان به زیر، که بالا نشسته ام
8 درمان درد خویش طلب کن ز من سلیم امروز من به جای مسیحا نشسته ام