عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

عرفی شیرازی
عرفی شیرازی

روی گرمی کو که داغم باز از عرفی شیرازی غزل 233

غزل 233 ام از 981 غزلیات

روی گرمی کو که داغم باز بوی خون دهد

1 روی گرمی کو که داغم باز بوی خون دهد مرهمی نگذارد و خونابه ای بیرون دهد

2 سودهٔ الماس غم را داده آمیزش به زهر هست لذت بیدلی کو را ازین معجون دهد

3 گر زمام از پنجهٔ ناز آورد لیلی برون ناقه را سر در حریم سینهٔ مجنون دهد

4 چون لب فرهاد بوسد جلوه گاه دوست را نیم بوسی بس که بر جولانگه گلگون دهد

5 من نخواهم مرد و او بیهوده زحمت می کشد لذتی کاین زخم دارد، صید او جان چون دهد

6 وه چه بزم دلگشایست ، آن که اهل درد را نالهٔ ماتم نشان از نغمهٔ قانون دهد

7 چون کنم ترک جگر خوردن ، که عشق این لقمه را چاشنی از زهر بخشد، پرورش در خون دهد

8 این تفاوت ها ز مشرب دان، نه از تاثیر عشق ور نه یک می نشأ نتواند که دیگرگون دهد

9 کی شود عرفی دلم از گریه خالی، کی شود هر مژه صد چشمه و هر چشمه صد جیحون دهد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر روی گرمی کو که داغم باز بوی خون دهد

شاعر شعر روی گرمی کو که داغم باز بوی خون دهد چه کسی است ؟

شاعر شعر روی گرمی کو که داغم باز بوی خون دهد عرفی شیرازی می باشد.

شعر روی گرمی کو که داغم باز بوی خون دهد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر روی گرمی کو که داغم باز بوی خون دهد چیست ؟

قالب شعر روی گرمی کو که داغم باز بوی خون دهد غزل است

مضمون اصلی شعر روی گرمی کو که داغم باز بوی خون دهد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر