بر آفتاب عارض او خال مشکبوست از جویای تبریزی غزل 311

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

بر آفتاب عارض او خال مشکبوست

1 بر آفتاب عارض او خال مشکبوست یا نافهٔ فتاده زآهوی چشم اوست

2 یادت بخیر باد که مینای دل مرا چون غنچه از خیال تو لبریز رنگ و بوست

3 شوقی ز هر سوی بدلم رو نهاده است در شیشه این می شفقی خوشتر از کدوست

4 کس را به خوبی خط رخسار او چه حرف آری هر آنچه سر زند از نیکوان نکوست

5 جویا مجو زمردم خودبین یگانگی مردم که دارد آینه در پیش رو دو روست

عکس نوشته
کامنت
comment