- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سوی جانان جانم از تن میبرند از قفس مرغی به گلشن میبرند
2 با همند این خار و گل در باغ ولیک این به ایوان آن به گلخن میبرند
3 این سیهزلفان چو طراران شب دل ز مردم روز روشن میبرند
4 تاب داده زلف و خوابآلوده چشم خوابم از سر، تابم از تن میبرند
5 عاقلان آبی بر آتش میزنند عاشقان برقی به خرمن میبرند
6 طاعت شاهم ز چوگان بسته دست کاین حریفان گوی از من میبرند
7 خار این گلزار دامنگیر ماست گل هوسناکان به دامن میبرند
8 شیر با زنجیر این طفلان شهر کو به کو برزن به برزن میبرند
9 دل نداری ورنه این خوبان نشاط گر دل از سنگ است و آهن میبرند