سوی جانان جانم از تن می‌برند از نشاط اصفهانی غزل 107

نشاط اصفهانی

آثار نشاط اصفهانی

نشاط اصفهانی

سوی جانان جانم از تن می‌برند

1 سوی جانان جانم از تن می‌برند از قفس مرغی به گلشن می‌برند

2 با همند این خار و گل در باغ ولیک این به ایوان آن به گلخن می‌برند

3 این سیه‌زلفان چو طراران شب دل ز مردم روز روشن می‌برند

4 تاب داده زلف و خواب‌آلوده چشم خوابم از سر، تابم از تن می‌برند

5 عاقلان آبی بر آتش می‌زنند عاشقان برقی به خرمن می‌برند

6 طاعت شاهم ز چوگان بسته دست کاین حریفان گوی از من می‌برند

7 خار این گلزار دامنگیر ماست گل هوسناکان به دامن می‌برند

8 شیر با زنجیر این طفلان شهر کو به کو برزن به برزن می‌برند

9 دل نداری ورنه این خوبان نشاط گر دل از سنگ است و آهن می‌برند

عکس نوشته
کامنت
comment