1 بر ره مکر و حسد مپوی ازیراک هر که به راه حسد رود بتر آید
2 چون به حسد، بنگری به خوان کسان بر لقمهٔ یارت به چشم خوبتر آید
1 ای حجت بسیار سخن، دفتر پیش آر وز نوک قلم در سخنهات فروبار
2 هر چند که بسیار و دراز است سخنهات چون خوب و خوش است آن نه دراز است نه بسیار
1 وعدهٔ این چرخ همه باد بود وعده رطب کرد و فرستاد تود
2 باد شمر کار جهان را که نیست تار جهان را به جز از باد پود
1 ای روا کرده فریبنده جهان بر تو فریب، مر تو را خوانده و خود روی نهاده به نشیب
2 این جهان را به جز از بادی و خوابی مشمر گر مقری به خدای و به رسول و به کتیب