جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

بر درد عشق دوست مرا از جهان ملک خاتون غزل 272

غزل 272 ام از 1809 غزلیات

بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست

1 بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست هیچم دوای درد چو وصل حبیب نیست

2 بستان و گلستان و گل اندر جهان بسیست بر روی چون گل تو چو من عندلیب نیست

3 لیکن ز گلستان گل وصلت ای صنم جز خار روز هجر تو ما را نصیب نیست

4 هستم غریب ملک تو سرگشته در جهان بر حالم ار کنی نظری هم غریب نیست

5 من درد می کشم به امید دوای دوست هیچم بتر به درد چو جور رقیب نیست

6 گرچه به درد دوریم آن سنگدل بکُشت هجری نباشد آنکه وصال عن قریب نیست

7 گرچه بساط و عقل به عیوق برکشید هرگز نبود فراز که در پی نشیب نیست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست

شاعر شعر بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست چه کسی است ؟

شاعر شعر بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست جهان ملک خاتون می باشد.

شعر بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست چیست ؟

قالب شعر بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست غزل است

مضمون اصلی شعر بر درد عشق دوست مرا گر طبیب نیست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر