ای شب غم چند در هجران از امیرعلیشیر نوایی غزل 278

امیرعلیشیر نوایی

آثار امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

ای شب غم چند در هجران یارم می‌کشی

1 ای شب غم چند در هجران یارم می‌کشی زنده می‌دارم ترا بهر چه زارم می‌کشی

2 خونم ای گردون بحل بادت اگر از روی لطف زیر پای رخش آن چابک‌سوارم می‌کشی

3 اختیارم نیست در جان دادن اندر پیش تو گر چه از مستی تو هم بی‌اختیارم می‌کشی

4 روی از می کرده گل گل می‌نمایی با خسان من که نالان بلبلم زان خار خوارم می‌کشی

5 ساقیا هر چند کز می‌توانی زنده ساخت لیک ز استغنا در اندوه خمارم می‌کشی

6 آتش دل نیز خواهی کشته کرد و زان سبب مردم ای قاتل به تیغ آبدارم می‌کشی

7 از برای کشتنم داغ فراقت بس نبود کز پی وصلت به داغ انتظارم می‌کشی

8 اینکه ماندم زنده بی‌روی تو جانا زین حیات چونکه دانی پیش رویت شرمسارم می‌کشی

9 از تو شد ای عشق فانی زان فنا کندر فراق سوزیم پنهان و در وصل آشکارم می‌کشی

عکس نوشته
کامنت
comment