بر ماه و سرو آید هر از ابن یمین فریومدی غزل 33

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

بر ماه و سرو آید هر لحظه صد قیامت

1 بر ماه و سرو آید هر لحظه صد قیامت ز آن سرو ماه طلعت و آنماه سرو قامت

2 گفتم کنم ز کویت عزم سفر ولیکن چون دیدمت نکردم جز نیت اقامت

3 در ماجرای عشقت جان در میانه دل دل نیست نو ارادت کاندیشد از غرامت

4 ور ترسی از ملامت از عاشقی حذر کن زیرا که راست ناید این کار بی ملامت

5 دل بر جفات کردم خوش ز آنکه چون منی را از چون توئی تمامست این لطف و این کرامت

6 از منزل سلامت آنلحظه رخت بر بست مسکین دلم چو بشنید از زیر لب سلامت

7 تعییر میکنندم در عشق و می ندانند کابن یمین ندارد بر عاشقی ندامت

8 گر مست عشق گردد آنکو امام شهرست دانم که ننگش آید از منصب امامت

عکس نوشته
کامنت
comment