بر لب بغیر ناله که دمساز از مشتاق اصفهانی غزل 91

مشتاق اصفهانی

آثار مشتاق اصفهانی

مشتاق اصفهانی

بر لب بغیر ناله که دمساز مانده است

1 بر لب بغیر ناله که دمساز مانده است از دوریت بما چه دگر باز مانده است

2 آمد خزان عمر و هوای چمن بجاست پر رفته است و حسرت پرواز مانده است

3 چون دل زید به پنجه مژگان او که صید سالم کجا بچنگن شهباز مانده است

4 دارم ز دیر و کعبه بدل رو که این در است در عشق اگر دری بر خم باز مانده است

5 کردم بباغ ناله‌ای و تا ابد مرا از شوق غنچه گوش بر آواز مانده است

6 جز من که در دلم غمت افسرده پاکرا در خانه سیل‌خانه برانداز مانده است

7 مشتاق را ز عشق بود بوی گل کجا پنهان بزیر پرده غماز مانده است

عکس نوشته
کامنت
comment