بر رخت راه نگاه از گلستان از سلیم تهرانی غزل 527

سلیم تهرانی

آثار سلیم تهرانی

سلیم تهرانی

بر رخت راه نگاه از گلستان بیرون رود

1 بر رخت راه نگاه از گلستان بیرون رود شانه در زلف تو از موی میان بیرون رود

2 می روی از باغ و گل ها را پریشان می کنی چون عزیزی کز میان دوستان بیرون رود

3 چون بسوزم، هر نفس خاکسترم از شوق گل بی نسیمی همچو دود از آشیان بیرون رود

4 گر گل از بلبل حجابی می کند باور مکن باش چندان کز گلستان باغبان بیرون رود

5 نه همین تنها ره کنعان زلیخا بسته است می برد غیرت به هر سو کاروان بیرون رود

6 بس که دارم یار دور افتاده ای در هر دیار می روم از خود، به هر سو کاروان بیرون رود

7 ذوق مستی آن کسی دارد که چون بلبل سلیم در بهار آید به باغ و در خزان بیرون رود

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر