1 بر دل که مقام تست گر نیش زنی صد جان بدهم به رشوه تا بیش زنی
2 از نیش تو دل نیست دریغ اما من می ترسم از آنک نیش بر خویش زنی
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 در دایرهٔ وجود موجود تویی مقصود نگویمت که معبود تویی
2 گر در غزلی نام خط و زلف برم می دان که بهانه است مقصود تویی
1 بیرون تر ازین جهان جهانی دگر است جز جنّت فردوس مکانی دگر است
2 آزاده نسب زنده به جانی دگر است وآن گوهر پاکشان زکانی دگر است
1 در هیچ سری مایهٔ اسراری نه کس را خبر از اندک و بسیاری نه
2 هر طایفه ای گرفته کاری بر دست و آنگاه به دست هیچ کس کاری نه
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **