1 روز می خوردن به دوزخ رفتی ای اخطی ز بزم صد هزاران آفرین بر روز می خوردنت باد
2 تا تو رفتی عالمی از رفتن تو زنده شد گرچه اهل نعمتی رحمت براین مردنت باد
1 نیسان نسیم باغ معنبر کند همی کز خاک سوده بیضه عنبر کند همی
2 باد صبا وزید و هوا و دماغ را پر عنبرین صبای معنبر کند همی
1 ننویسی جواب نامه من نامه من نیرزدت به جواب
2 ای عجب فضل تو روا دارد کز لب تشنه بار گیرد آب
1 روی زرینم از اندیشه سیمین بر او چه کنم دیده اگر باز نبینم بر او
2 روی او تازه گل پر بر و رخسار مرا نکند تازه مگر تازه گل پر بر او