-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر رخ به قصد دل منه زلف دو تا را بیش از این در کشور خود سر مده خیل بلا را بیش از این
2 صد ره شکست ای رشک مه حسنت دل و دین را سپه برطرف مه طرف کله مشکن خدا را بیش از این
3 دل کرده ساز ای نوش لب در وعده قانونی عجب گر داری آهنگ طرب بنواز ما را بیش از این
4 نخل ترت در پیرهن چون نیکشر شد پرشکن محکم مبند ای سیمتن بند قبا را بیش از این
5 میدان ظلم از اشک ما شد جای لغزشهای پا جولان مده بهر خدا رخش جفا را بیش از این
6 ای دل که میآمد روان تیرش ز قدرت بر نشان ترسم نداری در کمان تیر دعا را بیش از این
7 پرسان ز حال محتشم هستی ولی بسیار کم پرسند ارباب کرم حال گدا را بیش از این