- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر روی یار اغیار را چشمی به آن آلودگی غلطان به خاک احباب را اشگی به آن پالودگی
2 مجنون چو افشاند آستین بر وصل تا روز جزا دامان لیلی پاک ماند از تهمت آلودگی
3 نازش برای عشوه ای صد لابه میفرمایدم صورت نمیبندد دگر نازی به این فرمودگی
4 از دیدن او پند گو یکباره منعم میکند در عمر خود نشنیدهام پندی به این بیهودگی
5 پای طلب کوتاه گشت از بس که در ره سوده شد کوته نمیگردد ولی پای امید از سودگی
6 آ سر که دیدی خاک گشت از آستان فرسائیش وان آستان هم بازرست از زحمت فرسودگی
7 خوش رفتی آخر محتشم آسوده در خواب عدم هرگز نکردی در جهان خوابی به این آسودگی