بر نور شمع رویت پروانه از جهان ملک خاتون غزل 989

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

بر نور شمع رویت پروانه ی حقیرم

1 بر نور شمع رویت پروانه ی حقیرم بر آتش جمالت تا کی چنین بمیرم

2 تا کی مرا بسوزی بر آتش فراقت از دولت وصالت یک لحظه دست گیرم

3 پروانه ای بر آتش ناچار می بسوزم چون از جمال رویت ای دوست ناگزیرم

4 در وقت جان سپردن گر بر لبم نهی لب ای آب زندگانی باشد که من نمیرم

5 بر خاک من چو روزی افتد گذارت ای جان دست از لحد بر آرم تا دامنت بگیرم

6 ای پادشاه خوبان بر حال من ببخشای رحمی بکن خدا را کز وصل تو فقیرم

7 دریست در جهانم بر دل ز روز هجران جز دولت وصالت درمان نمی پذیرم

عکس نوشته
کامنت
comment