- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر منت ناز و ستم، گرچه به غایت باشد حاش لله که مرا از تو شکایت باشد!
2 جور معشوق همه وقت نباشد ز عتاب وقت باشد که خود از عین عنایت باشد
3 من نه آنم که شکایت کنم از دست کسی خاصه از دست تو، حاشا چه شکایت باشد؟
4 پادشاهی چه عجب گر ز تو درویشان را نظر مرحمت و چشم رعایت باشد!
5 چارهای کن که مرا صبر به غایت برسید صبر پیداست که خود تا به چه غایت باشد
6 روز مهر تو نهایت نپذیرد که مرا مطلع هر غزلی صبح بدایت باشد
7 خاک پای تو بجان میخرم، ار دست دهد اثر دولت و آثار کفایت باشد
8 در بیابان تمنا همه سر گردانند تا که را سوی تو توفیق و هدایت باشد؟
9 نیست این بادیه را حد و درین ره سلمان این چنین بادیه بیحد و نهایت باشد