بر سپهر حسن رویش آفتابی از ابن یمین فریومدی غزل 35

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

بر سپهر حسن رویش آفتابی دیگرست

1 بر سپهر حسن رویش آفتابی دیگرست لیکن از شعر سیاهش سایبانی دیگرست

2 زینت خوبان بگاه جلوه از زیور بود روی شهر آرای تو زیب و بهای زیورست

3 گفتم آرم در دهن ناگه لبت خندید و گفت ز آن نمیترسی که بگدازد نه آخر شکرست

4 با خرد گفتم که زیر سایه زلفش رخ است گفت میگویند اما آفتابی دیگرست

5 درد عشقش چون نهان دارم که بر رویم ز اشک شرح آنرا خوش خطی از سیم بر سطح زرست

6 بس که هست ابن یمین را آرزوی وصل او یک سخن کز روی معنی گنجهای گوهرست

7 استعارت کرد از درگاه شاهنشاه و گفت باز اندر دل تمنای وصال دلبرست

عکس نوشته
کامنت
comment