جامی

جامی

جامی
جامی

بر رخ زردم نه اشک است این که گلگون از جامی غزل 367

غزل 367 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

بر رخ زردم نه اشک است این که گلگون می‌رود

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 بر رخ زردم نه اشک است این که گلگون می‌رود شد دلم ریش از غمت وز ریش دل خون می‌رود

2 گر دلم شد رخنه از تیغ جفایت باک نیست جانم از زندان غم زان رخنه بیرون می‌رود

3 بر تن زارم زمین شد بی‌تو تنگ ای کاش دست می‌زند در دامن آه و به گردون می‌رود

4 ما میان بار اندوه و تو با آسودگان کوهکن در کوه و شیرین گشت هامون می‌رود

5 پوست بهر غیر پوشد ورنه لیلی واقف است در حریم حی به هر شکلی که مجنون می‌رود

6 خوانده‌ای دانم که بی‌جو می‌رود آب بهشت لطف آن قد بین که بر روی زمین چون می‌رود

7 چون سخن در وصف آن دندان رود آنجا چه لطف نظم جامی را سخن دَر دُرّ مکنون می‌رود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بر رخ زردم نه اشک است این که گلگون می‌رود

شاعر شعر بر رخ زردم نه اشک است این که گلگون می‌رود چه کسی است ؟

شاعر شعر بر رخ زردم نه اشک است این که گلگون می‌رود جامی می باشد.

شعر بر رخ زردم نه اشک است این که گلگون می‌رود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر بر رخ زردم نه اشک است این که گلگون می‌رود چیست ؟

قالب شعر بر رخ زردم نه اشک است این که گلگون می‌رود غزل است

مضمون اصلی شعر بر رخ زردم نه اشک است این که گلگون می‌رود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.