روی میتابد ز من آن از ابن یمین فریومدی غزل 266

ابن یمین فریومدی

آثار ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

روی میتابد ز من آن سیمبر یعنی که چه

1 روی میتابد ز من آن سیمبر یعنی که چه میگزیند بر سرم یار دگر یعنی که چه

2 من سر آمد گشته در مهرش کلاه آسا و او بسته بر هیچ از پی کینم کمر یعنی که چه

3 من نمییارم زمانی زو نظر بر داشتن و او مرا دایم فکنده از نظر یعنی که چه

4 از نعیم خوان وصلش بینوائی را چو من لقمه ئی حاصل نگردد بی جگر یعنی که چه

5 خستگان زخم خود را هرگز از بهر ثواب می نسازد از رخ و لب گلشکر یعنی که چه

6 کار من دایم بود پرسیدن از حالش خبر و او نخواهد در جهان از من اثر یعنی که چه

7 ناگزیر آمد چو جان ابن یمین را و چو عمر روی ننماید بدو جز بر گذر یعنی که چه

عکس نوشته
کامنت
comment