- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 برآن زلف و لب و خال و بنا گوش سوی بازار عشقش برده ام دوش
2 رخش روز است و ابرو گوشه روز نهاده است از برای فتنه شب پوش
3 دهانش چشمه نوش و زبر جد رمیده است از کران چشمه نوش
4 همه ساله ز سودای فراقش دلی دارم چو دیگ تفته پرجوش
5 ز عشقش تا بر آرم من یکی دم سه بار از من ز رنج دل رود هوش
6 ز تو چون روی آزادی نبینم مرا خسرو خریدار است بفروش