بر وی تو بروشنی از مهر از قطران تبریزی مقطع 125

قطران تبریزی

آثار قطران تبریزی

قطران تبریزی

بر وی تو بروشنی از مهر و ماه به

1 بر وی تو بروشنی از مهر و ماه به زلفین تو ببوی ز مشک سیاه به

2 تو چون بنفشه ای و دگر نیکوان چو کاه دانی هر آینه که بنفشه ز کاه به

3 گر من دل کسی بنوازم مشو ز جای کاندر جهان مرا همه کس نیکخواه به

4 هرچند نیکوان جهان با منند پاک نزدیک من تو از همه جائی و جاه به

5 هستند بر سپهر فراوان ستارگان لیکن بمرتبت توئی از مهر و ماه به

6 هرچند عاشقم دل عاشق نگاه دار زیرا که داشتن دل عاشق نگاه به

7 کاین عاشقی چو بازی شطرنج هندویست گاهی بود بلعب پیاده ز شاه به

8 آمد رسول آن بت آزاده آن زلف پر ز چین و پری زاده

9 ای من سپرده دل بمهر او او جان و دل بصحبت من داده

10 گفتم که یاد ناری بیدلی را همچون تو در بلای غم افتاده

11 بند خطش گشادم و کرد بر من از چشم چشمه خون بگشاده

12 گشتم نوان چو مردم بیچاره کردم سرشک دیده چو بیجاده

13 دادم جواب و گفتم هستم من او را بجان مال و دل ایستاده

14 زان کار دیر شد که فلک پیشم هر روز بود شغلی بنهاده

15 رستم ز شغلهاش بجان رستم هستم بخواستاریش آماده

16 ساده کنم دلم ز غمان هزمان بر من جهان شود بخوشی ساده

17 گر شعر خوش نیامد معذورم کم طبع خوش نباشد بی باده

عکس نوشته
کامنت
comment