1 بر بساط امیر عز الدین قصه ئی راست میکنم تقریر
2 بنده مانند مهره یکتا مانده در ششدر خمار اسیر
3 بزیادت نمیدهم زحمت بسه تائی بیا و دستم گیر
4 ده هزارت غلام باد چو من خانه گیر مساکن تسخیر
5 حل منصوبه خمارم کن سخن اینست از طویل و قصیر
1 شاه جهان چو پای فرا پیش صف نهاد دشمن برای تیر وی از جان هدف نهاد
2 دارای دین طغایتمور خان که بر دلش ایزد بروز کین رقم لاتخف نهاد
1 زهی خجسته شبی کز درم نسیم سحر بفرخی و سعادت بمن رسید خبر
2 که تاج دولت و دین سرور زمان و زمین که بر زمین و زمان باد تا ابد سرور
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به