ای تن ما ز تو چون موی از بیم از جامی هفت اورنگ 54

ای تن ما ز تو چون موی از بیم

1 ای تن ما ز تو چون موی از بیم فرق وار از تو دل ما به دو نیم

2 تیغ بیمت همه را در خون غرق دارد اینک اثر تیغ به فرق

3 روبهانیم ز خاری رنجه وای اگر شیر زند سر پنجه

4 گر چه از حیله و مکریم دلیر حیله ها را شکند حمله شیر

5 تا ز تو حکم امانی نرسد تن امید به جانی نرسد

6 بنده جامی که در افزایش توست چشم بر بخشش و بخشایش توست

7 بخششی ورز و ببخشای بر او گر نبخشایی ای وای بر او

8 از جحیم سخطش ایمن دار در نعیم کرمش ساکن دار

9 چشم جانش به رخت روشن کن گلخن دهر بر او گلشن کن

10 به صف اهل صفایش برسان به قدمگاه رجایش برسان

عکس نوشته
کامنت
comment