- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای عمر باز رفته، نمیآیی از سفر وی بخفت خفته، هیچ نداری ز ما خبر
2 ما همچنان خیال تو داریم، در دماغ ما همچنان جمال تو داریم، در نظر
3 از بوی تو هنوز نسیم است با صبا وز روی تو هنوز نشانی است در قمر
4 سر میزنیم بر در سودای وصل و هیچ از سر خیال وصل نخواهد شدن بدر
5 دل رفت و عمر رفت و روان رفت و بعد ازین ماییم و آه سرد و لب خشک و چشم تر
6 رفتی و در پی تو نه تنها دل است و بس جان عزیز نیز روان است، بر اثر