1 عمری بدو کف دو رخ نگارا خستم نومیدی جان به درد دل در بستم
2 اکنون ز نشاط وصل تو برجستم از پای درافتم ار نگیری دستم
1 هر چه اقبال بیندیشید آمد همه راست جان بدخواهان از هیبت و از هول بکاست
2 موکب طاهری آواز برآورد بلند هر سویی از ظفر و نصرت لبیک بخاست
1 گه وداع بت من مرا کنار گرفت بدان کنار دلم ساعتی قرار گرفت
2 وصال آن بت صورت همی نبست مرا بدان زمان که مرا تنگ در کنار گرفت