کمال خجندی

کمال خجندی

کمال خجندی
کمال خجندی

عمریست که با او دل مسکین از کمال خجندی غزل 203

غزل 203 ام از 1252 غزلیات

عمریست که با او دل مسکین نگران است

1 عمریست که با او دل مسکین نگران است ما در غم و او شادی جان دگران است

2 ای باد مبر خاک کف پاش به هر سو کان روشنی دیده صاحب نظران است

3 تا بلبل و گل بافته بویت به گلستان این نعره زنان از غم و آن جامه دران است

4 گر بر دل مجروح رسد نیر نو سهل است این هم گذرد چون همه چیزی گذران است

5 دات نتوان گفت که بر سینه عذاب است بارت نتوان گفته که بر دیده گران است

6 هم عمر به آخر شده و هم بسته به پایان این راه مطلب را به کنار ونه کران است

7 گر ریختن خون کمال است مرادت ما نیز بر آنیم که تیغ تو بران است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عمریست که با او دل مسکین نگران است

شاعر شعر عمریست که با او دل مسکین نگران است چه کسی است ؟

شاعر شعر عمریست که با او دل مسکین نگران است کمال خجندی می باشد.

شعر عمریست که با او دل مسکین نگران است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر عمریست که با او دل مسکین نگران است چیست ؟

قالب شعر عمریست که با او دل مسکین نگران است غزل است

مضمون اصلی شعر عمریست که با او دل مسکین نگران است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر