- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عمر تا کی چنین بریم سر حاصل روزگار بوک و مگر
2 همچو بلبل گه خزان خاموش ز آن شدم کز بهار نیست اثر
3 کز نسیم بهار شاخ امید دهد از لطف جانفزایش بر
4 کو ببازار فضل جوهریئی که شبه باز داند از گوهر
5 گر چه روزی درین بار نجست دل ما را بجز غم دلبر
6 بر سر خستگان مسیح دمی از برای شفا نکرد گذر
7 هیچ آزاده غیر سرو نزد دست از بهر کار ما بکمر
8 شکر ایزد که همتی دارم که بکونین در نیارد سر
9 با چنین همتی قناعت نیز دارم از هرچه دادم افزونتر
10 گر جهانرا بمن دهند اقطاع آنکه او هست بر جهان سرور
11 منتی گر کشید باید از آن بر شکستیم و کرده قطع نظر