1 ای پیر مغان می مغانی درده و آن جام گران خسروانی درده
2 حیف است که باده و میش می خوانند آن مایهٔ آب زندگانی درده.
1 ای لعل لبت به خون دلها تشنه چشم تو به دیدار تو چون ما تشنه
2 هر دم چشمم به روی تو تشنه تر است این طرفه که دریا شد و دریا تشنه.
قالالله تعالی: «و اجعل لی وزیرا من اهلی ...» الایه ,
و قالالنبی صلیالله علیه و سلم: «اذا ارادالله بملک خیرا جعل له وزیرا صالحا فان نسی ذکره و ان ذکر اعانه». ,
1 گر دولت درد دین ترا دست دهد یا باد ارادت و طلب بر تو جهد
2 یا موی کشان ترا بر شیخ برد یا او به دو اسبه روی سوی تو نهد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به