حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی
حکیم نزاری قهستانی

ای پیرِ سال‌خورده از حکیم نزاری قهستانی غزل 1237

غزل 1237 ام از 1607 غزلیات

ای پیرِ سال‌خورده غمِ خود نمی‌خوری

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10

1 ای پیرِ سال‌خورده غمِ خود نمی‌خوری رو خونِ رز مریز که بر خویش خون‌گری

2 بت در کنار داری و زنّار در میان تا چون موحّدان نشوی از خودی بری

3 در ابتدا نه هم ز قیاسِ من و تو خاست ترتیبِ بت‌پرستی و ترکیبِ بت‌گری

4 بود و نبود و رای و قیاس تو چیست بُت زین جمله وا رهی اگر از خویش بگذری

5 این‌جا تو کیستی و من ای یار جمله اوست پس چیست این که معترفم من تو منکری

6 توفیق بر نصیبهی فطرت مقدّرست من بُردم آنِ خویش تو هم آنِ خود بری

7 گر یک طرف ز گوشه برقع برافکند من ضامنم که بیش به خود باز بنگری

8 کورست عقل در رهِ عشّاق نه دلیل خفّاش را رسد که کند دعویِ خوری

9 خطّ‌ِ یگانگی ندهندت نزاریا تا لوحِ دل زحرف دویی پاک نستری

10 چون خاکِ راه معتکفِ کوی دوست باش تا زیر پای نطعِ سماوات بسپری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای پیرِ سال‌خورده غمِ خود نمی‌خوری

شاعر شعر ای پیرِ سال‌خورده غمِ خود نمی‌خوری چه کسی است ؟

شاعر شعر ای پیرِ سال‌خورده غمِ خود نمی‌خوری حکیم نزاری قهستانی می باشد.

شعر ای پیرِ سال‌خورده غمِ خود نمی‌خوری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای پیرِ سال‌خورده غمِ خود نمی‌خوری چیست ؟

قالب شعر ای پیرِ سال‌خورده غمِ خود نمی‌خوری غزل است

مضمون اصلی شعر ای پیرِ سال‌خورده غمِ خود نمی‌خوری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
حکیم نزاری قهستانی

ای پیرِ سال‌خورده از حکیم نزاری قهستانی غزل 1237

غزل 1237 ام از 1607 غزلیات
بنر