پیری دیدم خمیده قامت از جامی قطعه‌ 31

پیری دیدم خمیده قامت

1 پیری دیدم خمیده قامت دنبال جنازه جوانی

2 با او به زبان حال می گفت گریان گریان به هر زبانی

3 رفتی تو چو تیر و من بماندم در قبضه دهر چون کمانی

عکس نوشته
کامنت
comment