آه گرمی که به یاد تو ز دل ها برخاست از سعیدا غزل 73

آه گرمی که به یاد تو ز دل ها برخاست

1 آه گرمی که به یاد تو ز دل ها برخاست مرده ای بود ز اعجاز مسیحا برخاست

2 نرگس از مستی چشم تو چنین شد بیمار سرو آزاد به تعظیم تو از جا برخاست

3 هر کجا بزم طرب ساز تو شد از راه ادب زود بنشست ز پا ساغر و مینا برخاست

4 به هوای گل رخسار تو از پردهٔ غیب غنچه بیرون شد و نرگس به تماشا برخاست

5 هر دو جا رفتم و دیدم که ز بدنامی من مؤمن از کعبه و کافر ز کلیسا برخاست

6 وای بر حال کسی کاو به جهان دل بربست ای خوشا آن که به دل از سر دنیا برخاست

7 از سر کون و مکان از ته دل بر سر دل به امیدی که نشینی تو سعیدا برخاست

عکس نوشته
کامنت
comment