جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون
جهان ملک خاتون

آه ازین شب که نیست پایانش از جهان ملک خاتون غزل 823

غزل 823 ام از 1809 غزلیات

آه ازین شب که نیست پایانش

1 آه ازین شب که نیست پایانش وای دردی که نیست درمانش

2 چون به دستم نمی فتد چکنم شبکی شمعی از شبستانش

3 در دماغ دلم نمی آید نکهتی گل دمی ز بستانش

4 می زنم همچو بلبل سرمست ناله ی شوق در گلستانش

5 آن سهی سرو بین که برپا خاست که به جان آمدم ز دستانش

6 غمزه شوخ او دلم بربود حذر اولی ز چشم فتّانش

7 عید رویش چو رو نمود به خلق ای بسا جان که گشت قربانش

8 گل بود در جهان ولی چون من نبود یک هزار دستانش

9 از کمان خانه ی دو ابرو زد ناوکی بر دلم ز مژگانش

10 تا به سوفار در دلم بنشست در جگر ماند نوک پیکانش

11 از غم دل جهان خراب شود گر نه لطفی کند جهانبانش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آه ازین شب که نیست پایانش

شاعر شعر آه ازین شب که نیست پایانش چه کسی است ؟

شاعر شعر آه ازین شب که نیست پایانش جهان ملک خاتون می باشد.

شعر آه ازین شب که نیست پایانش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر آه ازین شب که نیست پایانش چیست ؟

قالب شعر آه ازین شب که نیست پایانش غزل است

مضمون اصلی شعر آه ازین شب که نیست پایانش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر