عجب مکن گرت آن ترک سیم‌تن از آشفتهٔ شیرازی غزل 351

آشفتهٔ شیرازی

آثار آشفتهٔ شیرازی

آشفتهٔ شیرازی

عجب مکن گرت آن ترک سیم‌تن بکشد

1 عجب مکن گرت آن ترک سیم‌تن بکشد بلی نسیم سحر شمع انجمن بکشد

2 چه باک دارد اگر صدهزار خون بخورد بر او چه جرم اگر صدهزار تن بکشد

3 حذر ز مار دو گیسو و لعل ضحاکش که دل ز خندهٔ شیرین آن دهن بکشد

4 زهی حریف که ماتم به بازی عشقش که هم ببردنم او هم به باختن بکشد

5 شکر ز بوسه شیرین به کام خسرو رفت به خنده‌ام لبت ای شوخ بی‌سخن بکشد

6 به غیر زلف تو کآمد کمند گردن بت شنیده‌ای به چلیپا بتی وثن بکشد

7 چه مذهبش بود آن تُرک مست خون‌آشام که شیخ و برهمن از قهر مرد و زن بکشد

8 به پاکدامنی او دو عالمند گواه اگر به هر نفسی او دوصد چو من بکشد

9 به بزم شمع من آشفته گر برافروزد سزد ز غیرت اگر شمع خویشتن بکشد

عکس نوشته
کامنت
comment