1 گه بنالی که وای نان ناید گه برنجی که آه جان برود
2 انده نان و جان مخور بنشین کین بیاید به وقت و آن برود
1 روی تو به ماه آسمان ماند قد تو به سرو بوستان ماند
2 گر سایه برگ گل فتد بر تو بر عارض نازکت نشان ماند
1 اکنون که تر و تازه بخندید نوبهار ما و سماع و باده رنگین و زلف یار
2 بی زلف یار و باده رنگین و بی سماع خود آدمی چگونه زید وقت نوبهار
1 توقیع خداوند جهان نقش ظفر باد هر دم که زند مایه صد عمر دگر باد
2 چون بخشش تو آیت احسان علی گشت بخشایش او غایت انصاف عمر باد